به گزارش «نماینده»، فرآیند هفتمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، ۲۱ شهریور ماه با اعلام علی زینیوند به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور رسماً آغاز شد؛ انتخاباتی که با توجه به تغییراتی که اخیراً در قانون برگزاری آن اعمال شده، با ۶ دوره گذشته آن با تفاوتهایی همراه خواهد بود. یکی از عمدهترین تفاوتها تناسبی شدن پروسه برگزاری انتخابات در شهر تهران به شکل آزمایشی است.
بر اساس قانون مصوب مجلس، در دوره آتی انتخابات شوراهای شهر و روستا، مدل تناسبی جایگزین مدل اکثریتی خواهد شد. تغییری که به موجب آن وزن لیستهای سیاسی را در انتخابات بالا خواهد برد.
در همین رابطه و برای بررسی جزئیات تغییرات اعمال شده در پروسه برگزاری انتخابات شوراها و مزیتها و معایب انتخابات تناسبی در تهران که قرار است ۱۱ اردبیهشت سال ۱۴۰۵ برگزار شود، میزگردی را با حضور امیرابراهیم رسولی دبیرکل حزب نسل نو، طالبی نژاد مشاور رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و مهدی عباسی عضو فعلی شورای شهر تهران برگزار کردیم که مشروح این میزگرد را در ادامه میخوانید:
آقای رسولی، انتخابات سال آینده شوراهای شهر و روستا در تهران برخلاف ۶ دوره گذشته که به صورت اکثریتی برگزار شد، قرار است به شکل تناسبی برگزار شود. این شیوه برگزاری انتخابات چه تفاوتهایی با دورههای گذشته انتخابات شوراهای شهر و روستا خواهد داشت و از دیدگاه شما این سازوکار انتخاباتی چه مزایا و معایبی را به همراه دارد؟
رسولی: بنده در دورههای اخیر انتخابات در شورای ائتلاف کار سیاسی کردهام. خیلیها ممکن است علاقهای به کار تشکیلاتی نداشته باشند، اما باید توجه کرد که در یک انتخابات، مثلاً در مجلس یازدهم، ۳۰ نفر از لیست شورای ائتلاف در تهران وارد مجلس شدند و در کل کشور هم بیش از ۲۳۰ نماینده با تابلوی شورای ائتلاف در مجلس حضور یافتند. در حالی که در مجلس هشتم و نهم با نام جبهه متحد اصولگرایان پیروز شدیم و در مجلس دهم، لیست امید موفقیت داشت. در انتخابات شورای شهر اخیر نیز، در حالی که جبهه پایداری و اصلاحطلبان لیست جداگانه داده بودند، لیست شورای ائتلاف بهطور کامل وارد شورا شد.
به نظر شما ویژگی اصلی انتخابات تناسبی چیست؟
رسولی: انتخابات تناسبی در دو حوزه عدالت و مشارکت مؤثر است. در این شیوه، نسبت آرای مردم با نسبت جریانهای سیاسی همخوان میشود. دیگر بازنده یا برنده مطلق وجود ندارد. یعنی اگر جریانی در انتخابات شرکت کند، نتیجه مشارکتش صفر نخواهد بود.
این مدل چه تأثیری بر جریانهای سیاسی و پایگاه اجتماعی آنها دارد؟
رسولی: طبق قانون انتخابات تناسبی، مثلاً یک جریان اصلاحطلب که درصدی از جامعه را نمایندگی میکند، میتواند به همان نسبت افراد خود را وارد شورا کند. اگر مشارکت بالا باشد، تعداد بیشتری از لیست آن جریان وارد شورا میشوند. این موضوع باعث میشود احزاب و جریانها فعالیت بیشتری کنند، رغبت داشته باشند و دچار سرخوردگی نشوند.
برخی معتقدند وعدههای انتخاباتی از سوی جریانها عملی نمیشود. آیا انتخابات تناسبی میتواند این موضوع را حل کند؟
رسولی: بله. در این مدل، هر جریان سیاسی به اندازه زحمتی که میکشد و به میزان پایگاه اجتماعی خود توفیق خواهد داشت. در نتیجه، اگر جریانی وعدهای دهد باید پاسخگو باشد. مثلاً اگر حزبی لیستی داده و هشت نفر وارد شورا کرده است، در برابر عملکرد همان هشت نفر باید به مردم پاسخ دهد. بنابراین انتخابات تناسبی هم انگیزه ایجاد میکند، هم عدالت را تقویت میکند و هم پاسخگویی را به جریانهای سیاسی تحمیل میکند.
دو ویژگی مهم و اثرگذار انتخابات تناسبی
آقای طالبینژاد، شما سالهاست در حوزه قانونگذاری بهویژه در قوانین حوزه شهری و شورای شهر تجربه عملیاتی دارید. با توجه به این سابقه بفرمایید انتخابات تناسبی چه ویژگیهایی نسبت به انتخابات اکثریتی دارد و مردم در انتخابات سال آینده با چه تغییراتی نسبت به انتخاباتهای قبلی شوراهای شهر و روستا روبهرو خواهند شد؟
طالبینژاد: بهترین کلمهای که میتوان برای توصیف انتخابات تناسبی انتخاب کرد این است که این قانون هم سهله و هم ممتنع. از یک طرف اتفاق خیلی بزرگی نمیافتد و از طرف دیگر پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. من این بحث را در دو مقطع تقسیم میکنم: اتفاقاتی که قبل از انتخابات رخ میدهد. پیامدهایی که بعد از رأیگیری و تشکیل شورا ایجاد خواهد شد؛ موضوعی که معمولاً کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اگر بخواهم یک دستهبندی نسبتاً جامع ارائه کنم، انتخابات تناسبی سه بُعد دارد: بُعد فنی و تکنیکی، بُعد حقوقی و قانونی، و بُعد سیاسی. از نظر فنی و حقوقی باید دید تغییرات قانون شوراها ماهوی بوده یا شکلی و چه اصلاحاتی ایجاد کرده است. اما از نظر سیاسی، این تغییر ماهیتاً یک رخداد مهم محسوب میشود چون انتخابات ذاتاً مقولهای سیاسی است و پیامدهای سیاسی به همراه دارد.
انتخابات تناسبی؛ معجزه نمیکند اما گرهگشاست
البته باید به این نکته اشاره کنم که برخی انتظار دارند انتخابات تناسبی همه مشکلات نظام انتخاباتی را حل کند. من قبلاً هم در یک توییت نوشتم که این شیوه معجزه نمیکند اما بسیاری از مشکلات را در مسیر حل قرار میدهد. در انتخابات تناسبی، همانطور که پیشتر هم گفته شد، عدالت و مشارکت بیشتر محقق میشود. علاوه بر این، رقابتپذیری میان جریانهای سیاسی و حتی میان کاندیداهای منفرد افزایش مییابد. یکی از مهمترین دستاوردهای این شیوه، برنامهمحور شدن انتخابات است.
تجربه گذشته و تغییرات آینده
اگر به گذشته برگردیم، میبینیم که در انتخابات شوراها، نظام اکثریتی حاکم بوده است. طبق قانون جدید، قرار بود تناسبیسازی ابتدا در انتخابات مجلس عملیاتی شود که این اتفاق نیفتاد. حالا مقرر شده بهصورت آزمایشی در انتخابات شورای شهر تهران (دوره هفتم) اجرا شود و در دوره هشتم برای شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر تعمیم یابد.
این یعنی در کشور حدود ۵۰ شهر بالای ۵۰۰ هزار نفر داریم، در حالی که کل کشور بیش از ۱۳۰۰ شهر دارد. هرچند تعداد این شهرها کم است، اما چون جمعیت آنها زیاد است، عملاً بین ۷۵ تا ۸۰ درصد جمعیت کشور مشمول این قانون میشوند. به بیان دیگر، اجرای انتخابات تناسبی در همین ۵۰ شهر میتواند جامعه آماری بزرگی را دربر بگیرد که شاید حتی اکثریت جمعیت کشور را شامل شود.
اگر ممکن است کمی مصداقیتر درباره تغییراتی که قرار است در فرم اجرای دوره هفتم انتخابات شوراها در سال آینده اجرایی شود، توضیح دهید.
طالبینژاد: بر اساس قانون انتخابات تناسبی، هر جریان یا لیست انتخاباتی به نسبت سهمی از آرایی که به دست میآورد، باید سهمی از کرسیها را نیز کسب کند. برای روشنتر شدن موضوع، اجازه دهید با عدد توضیح دهم.
فرض کنید در انتخابات شورای شهر تهران یک میلیون رأی صحیح مأخوذ داشته باشیم (با کسر آرای باطله). اگر یک حزب یا ائتلافی از احزاب ۴۰ درصد آرا را به دست بیاورد، یعنی ۴۰۰ هزار رأی کسب کرده است، آن جریان به همان نسبت از کرسیهای ۲۱ نفره شورا سهم خواهد داشت. بنابراین، ۴۰ درصد از ۲۱ کرسی به آن جریان تعلق میگیرد.
پایان سازوکار "همه یا هیچ" در انتخابات
معنای این موضوع این است که اگر جریانی ۴۰ درصد آرا را به دست آورد، دیگر نمیتوان گفت که همه کرسیها به لیست اول تعلق میگیرد. بلکه به همان نسبت، کرسیهای شورا تقسیم میشود. جریانهای بعدی نیز به همین شکل سهم خود را خواهند داشت؛ مثلاً حزب دوم با ۳۰ درصد آرا، ۳۰ درصد کرسیها را به دست میآورد و جریان سوم با ۱۰ درصد نیز سهم خودش را خواهد داشت.
این شیوه باعث میشود مدلهای قبلی که صرفاً مبتنی بر قرار گرفتن در یک لیست معتبر و دوقطبیسازی بود، دیگر جواب ندهد. یعنی فردی که در لیست قرار میگیرد، نمیتواند منفعل باشد و صرفاً به حضور در لیست دل خوش کند. او باید برنامه ارائه دهد، رقابت کند و برای رأیآوری تلاش کند.
جایگاه مستقلها در انتخابات تناسبی
حتی کاندیداهای مستقل هم میتوانند سهمی از کرسیها را به دست آورند، البته مشروط بر اینکه آرای کافی داشته باشند. برای مثال، اگر ۲۰۰۰ کاندیدا وجود داشته باشد و حدود ۱۲۰۰ نفر آنها مستقل باشند، مجموع آرای مستقلها جمع زده میشود و باز مثل جریانهای سیاسی نسبتگیری خواهد شد.
اما نکته مهم این است که به لحاظ ریاضی، حداقل نصاب لازم برای ورود یک نفر مستقل به شورای ۲۱ نفره تهران حدود ۴/۵ تا ۵ درصد آرا است. یعنی اگر یک کاندیدای مستقل کمتر از این میزان رأی داشته باشد، نمیتواند وارد شورا شود. این نصاب به صورت ذاتی در فرمول تناسبی نهفته است و نیاز به تصریح قانونی ندارد.
آقای رسولی، یکی از نکاتی که در بحث عدالت انتخاباتی مطرح میشود این است که در دورههای قبلی، برخی افراد با رایزنی، نامشان در چند لیست مختلف تکرار میشد و همین مسئله باعث افزایش آرای آنها میگردید. حالا در انتخابات تناسبی آیا دوباره باید شاهد چنین وضعیتی باشیم یا این موضوع هم در قانون جدید دیده شده است؟
رسولی: این سؤال شما نکته سیاسی مهمی است. در دورههای پیش، اصطلاحی میان فعالان انتخاباتی رایج بود به نام «اشتراک صفر». دلیل مخالفت با اشتراک صفر این بود که عملاً درب «کاسبی سیاسی» را میبست. شما بالاخره باید مواضع مشخصی داشته باشید؛ اما وقتی فردی به کاسبی سیاسی میپردازد، یکبار نزد یک جریان یک جور حرف میزند و در لیست آنها قرار میگیرد و بار دیگر نزد جریان دیگر طور دیگری صحبت میکند و در لیست آنها هم جا میگیرد.
در انتخابات تناسبی، این باب بسته میشود. چرا؟ چون طبق قانون، اگر در یک لیست قانونی که پشتوانه حزبی یا ائتلافی دارد قرار بگیرید، دیگر امکان حضور در لیست حزب یا جریان دیگر را ندارید. فقط همان لیست معتبر است و بس. اگر هم کسی در دقیقه ۹۰ پشیمان شود، تنها راهش این است که به صورت مستقل در انتخابات شرکت کند.
پایان «وسطبازی سیاسی» با تناسبی شدن انتخابات
اتفاقاً این از نقاط قوت قانون است. شما از ابتدا باید یک مرامنامه را بپذیرید و در قالب یک لیست عضو شوید. دیگر چیزی به نام وسطبازی سیاسی وجود ندارد. البته نباید این توهم ایجاد شود که صرف تناسبی بودن، به معنای موفقیت قطعی است. موفقیت وابسته به کار تشکیلاتی و جمعی است.
سرنوشت افراد توانمند خارج از ائتلافها
برخی میگویند این مدل ممکن است عدالت را زیر سؤال ببرد؛ چون افرادی توانمند هستند که شاید با ائتلافهای اصلی همسو نباشند. تکلیف آنها چه میشود؟
رسولی: این نگرانی به نظر من بیمورد است. اگر کسی هیچ تعلقی به هیچ جریان یا حزبی ندارد، باز هم میتواند به شکل مستقل وارد انتخابات شود. مسئله این است که در عرصههایی مثل مجلس یا شورای شهر، اساساً امکان کار فردی وجود ندارد. شما باید در یک جمع، با همفکری و کار گروهی بتوانید قانونگذاری کنید. کسی که فکر میکند میتواند به تنهایی عمل کند، دچار اشتباه است.
مستقل بودن بهعنوان یک شعار وجود دارد، اما در عمل خروجی آن محدود است. تنها کسانی که شهرت بسیار بالایی دارند و به نوعی جریانساز محسوب میشوند، میتوانند بهطور مستقل موفق شوند. در غیر این صورت، عضویت در یک حزب یا ائتلاف شرط لازم برای اثربخشی است.
تقویت پاسخگویی از طریق کار تشکیلاتی
در انتخابات تناسبی، حزب یا ائتلافی که لیست ارائه میدهد، مسئولیت انتخاب افراد را هم برعهده دارد. مثلاً اگر فردی توانمند و متخصص باشد، حزب او را در لیست خود قرار میدهد و به این انتخاب پاسخگو خواهد بود. این یعنی از این به بعد دیگر نمیتوان بدون مسئولیت، صرفاً با شهرت شخصی وارد لیست شد.بعضیها ایراد میگیرند که این قانون باعث افزایش «حزبگرایی» میشود. اما واقعیت این است که سیاست بدون سازماندهی ممکن نیست. شما نمیتوانید در جایی که قرار است جمعی تصمیمگیری شود، انفرادی عمل کنید.
ضرورت مشورت و انسجام تشکیلاتی
به واقع مشکل امروز ما این است که برخی نمایندگان یا مسئولان بدون مشورت جمعی، شخصی عمل میکنند؛ گاهی حتی با یک توییت یا اظهار نظر فردی، فضای کشور تحت تأثیر قرار میگیرد. در حالی که در ساختارهای حزبی و ائتلافی، افراد متعهد میشوند که مواضع و اظهارنظرها را در چارچوب جمع اتخاذ کنند تا به اعتبار کل جریان آسیب نرسد.به همین دلیل من معتقدم این قانون نهتنها اشکال ندارد، بلکه نقطه مثبت آن است. چون افراد را وادار میکند در قالب تشکیلات عمل کنند، پاسخگو باشند و از اقدامهای شخصی و غیرمسئولانه پرهیز کنند.
فصل بستن لیستها؛ مهمترین مقطع برای موفقیت در انتخابات تناسبی است
آقای طالبینژاد، اگر بخواهیم انتخابات تناسبی را با تقویم انتخاباتی تطبیق دهیم، این روند از کجا آغاز میشود و چه تفاوتی با انتخاباتهای قبلی دارد؟
طالبینژاد: همانطور که عرض کردم، این موضوع را در دو سه فاز میتوان بررسی کرد. نقطه شروع، مرحله ثبتنام است. قبلاً اصلاً از احزاب لیست نمیخواستند، اما الان قانون میگوید حداقل تعداد نفراتی که یک حزب معرفی میکند باید ۱۴ نفر باشد. یعنی اگر حزبی یا ائتلافی کمتر از این تعداد داشته باشد، نمیتواند لیست بدهد. این یعنی از همان ابتدا نقش احزاب جدی گرفته شده است. ضمن اینکه افراد باید تأییدیه حزب داشته باشند. حالا اینکه فرد میتواند دقیقه ۹۰ از لیست خارج شود یا خیر، در قانون جزئیات فنی و تکنیکیاش پیشبینی شده است.
این موضوع چه تأثیری بر روند بستن لیستها و شکلگیری جریانهای سیاسی دارد؟
طالبینژاد: ببینید، نقش جریانهای سیاسی در این مدل بسیار پررنگتر شده است. من یک مثال فوتبالی بزنم؛ میگویند موفقیت تیم در لیگ ۵۰ یا ۶۰ درصدش به فصل نقل و انتقالات بستگی دارد. در انتخابات هم فصل نقل و انتقالات همان فصل بستن لیستهاست. یعنی موفقیت در انتخابات تناسبی تا حد زیادی به نحوه بستن لیستها وابسته است. در شهری مثل تهران با ۳۵۰ محله و تنوع فرهنگی بالا، این موضوع اهمیت بیشتری دارد.
تغییر معادله رأیآوری با فرمول ریاضی تناسبی/ترتیب افراد در لیست؛ عاملی تعیینکننده در ورود به شورا
در انتخابات گذشته معیار انتخاب افراد چه بوده و در مدل تناسبی چه تغییری ایجاد میشود؟
طالبینژاد: در گذشته ملاک انتخاب بیشتر مقبولیت فردی بود. مثلاً میگفتند فلانی شناختهشده است، حسن و حسین و فاطمهخانم را در لیست بگذاریم. اما در مدل تناسبی، یک تغییر ریاضی اتفاق میافتد. آرای لیستی ملاک عمل است. یعنی آرای نفر اول و نفر آخر لیست با هم جمع میشود و مجموع آرای کل لیست محاسبه میشود. مثلاً اگر در شورای قبلی نفر اول ۴۸۰ هزار رأی و نفر آخر ۲۲۰ هزار رأی آورده باشد، حالا دیگر این تفاوت اهمیتی ندارد؛ آنچه ملاک است مجموع آرای کل لیست است.
این تغییر چه اثری بر ترکیب شورا خواهد داشت؟
طالبینژاد: در این مدل حتی اگر انتخابات دو قطبی هم باشد، مثلاً لیست اول ۴۰ درصد آرا بیاورد، حدود ۸ نفر از آن لیست وارد شورا میشوند. لیست بعدی ممکن است ۴ یا ۵ نفر داشته باشد. بنابراین دیگر مهم نیست نفر اول چقدر رأی آورده یا نفر بیستویکم چقدر. ملاک این است که چه کسانی بالاترین آرای فردی در آن لیست را کسب کردهاند. اینجا ترتیب قرار گرفتن افراد از ۱ تا ۲۱ بسیار مهم میشود.
به موضوع کارآمدی شوراها هم اشاره کردید. در این مدل تناسبی چه تغییری در این حوزه ایجاد میشود؟
طالبینژاد: بله. ما باید به بعد از روز انتخابات هم توجه کنیم. در شورای فعلی تهران، با اینکه مهمترین مسئله شهر اقتصاد است، حتی یک اقتصاددان نداریم. نه اقتصاددان و نه حتی اقتصادخوانده. این یعنی کارآمدی شورا زیر سؤال میرود. در مدل تناسبی، چون سهم هر لیست بر اساس درصد آرا مشخص میشود، امکان توزیع تخصصها و ورود افراد کارآمد به شورا بیشتر خواهد شد. به همین دلیل است که میگویم این مدل علاوه بر عدالت، مشارکتپذیری و رقابتپذیری، به کارآمدی هم کمک میکند.
تأثیر انتخابات تناسبی بر روند انتخاب شهردار
آقای طالبینژاد، یکی از کارویژههای مهم هر دوره شوراهای شهر انتخاب شهردار است. سوالی که اینجا پیش میآید این است که آیا انتخابات تناسبی تاثیری در روند انتخاب شهرداران هم خواهد داشت یا خیر؟
طالبینژاد: مهمترین تصمیم شورای شهر انتخاب شهردار است و قطعاً انتخابات تناسبی این روند را تغییر خواهد داد. پروسه انتخاب شهردار در این مدل جدید با دورههای گذشته قابل مقایسه نخواهد بود. اگر به تجربه شش دوره شورا نگاه کنیم، تفاوتها روشن میشود.
شورای اول تقریباً یکدست اصلاحطلب بود. شورای دوم به جز آقای خادم، همه از یک جریان اصولگرایی خاص وارد شدند. شورای سوم ترکیبی از سه جریان سیاسی بود که نوعی همزیستی مسالمتآمیز سهجانبه را رقم زد. در شورای چهارم، تعداد اعضا به ۳۱ نفر افزایش یافت و موازنه سیاسی آنقدر نزدیک بود که حتی یک رأی میتوانست تعیینکننده انتخاب یا عدم انتخاب شهردار باشد. شورای پنجم نیز تقریباً یکدست سیاسی شکل گرفت.
بنابراین تجربه نشان میدهد که در همه این سالها، مهمترین اولویت شورا بعد از تصویب بودجه، انتخاب شهردار بوده است. من به عنوان کسی که در این حوزه کار کردهام میگویم، انتخابات تناسبی شرایط متفاوتی را رقم خواهد زد.
پیشنهاد انتخاب شهردار از دل لیستها
یعنی شما معتقدید مدل تناسبی در فرآیند انتخاب شهردار هم تغییر ایجاد میکند؟
طالبینژاد: دقیقاً. من حتی پیشنهاد میکنم جریانهای سیاسی از همین ابتدا با «تابلوی شهردار پیشنهادی» وارد میدان شوند، چون مردم شورا را بیشتر از طریق شهردار میشناسند و با کارکردهای او قضاوت میکنند.
وقتی انتخابات تناسبی اجرا شود، ترکیب شورا یکدست نخواهد بود و زمینه تضارب آرا بیشتر میشود. دیگر مثل شورای چهارم یا پنجم نیست که یک لیست اکثریت بتواند صرفاً با نصف به علاوه یک رأی، همه تصمیمها را در دست بگیرد.
شورا ذاتاً محل تضارب آراست، نهادی اجتماعی با کارکردهای جمعی. بنابراین شهرداری که در چنین شورایی انتخاب میشود، از همان ابتدا میداند که باید با یک شورای متکثر همکاری کند؛ شورایی که حتی جریان سوم یا لیستهایی با سهم کمتر هم در آن نقش دارند. این یعنی مدیریت شهری با نگاه فراگیرتر و تقسیم نقش برای همه جریانها.
اهمیت نحوه بستن لیستها
تسنیم: با این حساب، نقش بستن لیستها در انتخابات تناسبی پررنگتر میشود؟
طالبینژاد: بله. به نظر من مهمترین نقش بر عهده کسانی است که لیستها را میبندند. اگر این کار درست انجام نشود، انتخابات تناسبی نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه شاید پیچیدگیها را بیشتر هم بکند. متأسفانه گاهی رفیقبازی و ملاحظات غیرکارشناسی در لیستبندیها وارد میشود که این آفت بزرگی است.
در مدل تناسبی، فرض کنید یک لیست ۸ کرسی از ۲۱ کرسی شورا را به دست بیاورد. معنایش این است که در عمل از نفر هشتم به بعد لیست، امکان ورود به شورا وجود نخواهد داشت. برخلاف انتخابات اکثریتی که نفر اول لیست میتوانست آرای زیادی را برای دیگران هم به همراه بیاورد، اینجا ترتیب و کیفیت افراد اهمیت بسیار بیشتری پیدا میکند.
بنابراین جریانهای سیاسی باید دقت کنند که ترکیب لیستشان هم تخصصمحور باشد و هم نماینده واقعی نیازهای مردم. در غیر این صورت، عدالت و مشارکتپذیری که هدف قانون تناسبی است، به کارآمدی شورا منجر نخواهد شد.
نظر شما